شب گردی

متن مرتبط با «فرزندمان» در سایت شب گردی نوشته شده است

فرزندمان

  • دیروز به دعوت یکی از رفقا به خانه ايشان رفته بودم دلیل دعوت هم نذری ای بود که همسایه های ساختمان با هم می دادند دور هم نشسته بودیم از بیرون سر و صدای بچه هایی می اومد که خودجوش هیئت بچگانه ای ترتیب داده بودند در همین حین متوجه فرزند رفیقمان شدم که خیلی آرام و ساکت گوشه ای نشسته بود با تعجب نگاهی به او انداختم و از او پرسیدم چرا نمی ری  قاطی بچه های همسایه مادرش در حالی که با دست اشاره می کرد,فرزندمان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها